واکسن 18 ماهگی
دخترک معصوم من روز وحشت مامان فرا رسید و 18 ماهگیت تموم شد و شد اول بهمن ماه روز چهارشنبه و باید واکسن 18 ماهگیت که میگفتن خیلی سخته و بچه اذت میشه رو میزدی مامان ماری به خاطر کاری که داشت و کلاسهایی که میرفت البته بیشتر به خاطر مراقبت از تو از 26 دی پیش ماموند و زحمتت رو کشید و باهم رفتیم واکسنت رو زدیم و من نگاه نکردم و مامان ماری نگهت داشت و شما دختر مقاوم و خانم و باحیای من بر عکس تصورم اصلا گریه نکردی و بعد من رفتم اداره و همه زحمتات و استامینوفن دادنت با مامان ماری شد . که دستشونو میبوسم . خدا روشکر سخت نبود و این دوره وحشت بار به خوبی سپری شد هر 4 ساعت قرص تایلی فن بهت میدادیم . تب مختصر تا دو روز داشتی که تا دار...